هو اللطیف

مطالب مفید، دلنوشته ها و ... این وبلاگ تقدیم به همه بیداردلان

زندگی

 تنهــاغـــــرورچشم هـــــایم سادگی بود

  سهم من ازدنیــــــای تــــو بیچارگی بود

  لیلا بگـــــوتاعاشقـــــان پیمـــــــان نبندند

  پایان عشــــــق مـــــادوتــــــــاآوارگی

زندگی  زیباست ای زیبا پسند      زنده اندیشان به  زیبایی  رسند

آنقدر زیباست این بی بازگشت     کزبرایش می توان ازجان گذشت

 

 زندگی خالی است ان را پر کن

زندگی یک مشکل است با ان روبرو شو

زندگی یک معادله است موازنه کن

زندگی یک معما است ان را حل کن

زندگی یک تجربه است ان را مرور کن

زندگی یک مبارزه است قبول کن

زندگی یک کشتی است با ان دریا نوردی کن

زندگی یک سوال است ان را جواب بده

زندگی یک موفقیت است لذت ببر.

زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو

زندگی یک هدیه است ان را دریافت کن

زندگی دعا است ان را مرتب بخوان

زندگی درد است ان را تحمل کن

زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با ان روبرو بشی

 

دو چیز را هرگز فراموش نکن :

۱ـ خدا ۲ ـ مرگ

 دوچیز را زود فراموش کن :

 ۱ ـ بدی دیگران در حق خودت ۲ ـ  خوبی خودت در حق دیگران

 چهار چیز را بیش از پیش نگه دار :

 ۱ ـ شکمت را سر سفره مردم

 ۲ ـ  زبانت را در جمع

 ۳ ـ  چشمت را در خانه دوستان

 ۴ ـ  دلت را در سر نماز

 

هفت نصیحت مولانا

گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) *باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید) * اگرکسی اشتباه کردآن رابه پوشان (مثل شب) *وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) * متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک) *بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) *اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه )

 

برام دعا کنید



[ دوشنبه 85/11/2 ] [ 9:16 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

جالب

تقدیم به شما دوستان عزیز

 

وقتی دلت خسته شد
دیگر خنده معنایی ندارد
می خندی تا از دیگران غم آشیانه کرده در چشمانت را پنهان کنی
وقتی دلت خشته شد
حتی اشکهای شبانه آرامت نمی کند
گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای
وقتی دلت خسته شد
هیچ چیز آرامت نمی کند به جز
پرواز

 

 حساس

شنیدم که گفتند ،

 شیشه ها احساس ندارند...

 ولی زمانی که بر روی شیشه ی بخار گرفته نوشتم

                                                                             دوستت دارم

  آرام گریست..........

 

 

ای کاش میشد با حرارت خورشید ریشه های بیگانگی و تردید را سوزاند ..ای کاش میشد از قفس تنگ حسرت و اندوه به آسمان آبی آرزوها پر کشید و بر بالاترین قله ایثار و مهربانی آشیانه ساخت .ای کاش میشد با ریشه هایی از ایمان یا شاخه هایی از اعتماد و یکدلی با برگ هایی از تقوا و گلبرگ هایی از صفا و صمیمیت با هر چشمه ایی از عاطفه و مهر ومحبت در میان بوستانی از گذشت ومهربانی و دور از نامهربانی ها زندگی کرد

 ادامه مطلب...

[ سه شنبه 85/10/19 ] [ 8:43 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

راههای پولدارشدن در اینترنت بدون سرمایه

اگر به سرنوشت خودتون علاقه مندید مطلب زیر رو بدقت مطالعه کنید سود نداشته باشه ضرر هم نداره من به نتیجه رسیده ام مطمئن باشید به نفع شماست

 

طریقه بسیار راحت و واقعا عملی برای کسب درآمد از طریق اینترنت

با توضیحات بسیار کاملادامه مطلب...

[ سه شنبه 85/10/12 ] [ 1:18 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

14 اشتباه فاحش مدیران ارشد

» "رابرت دانهام"مدیر پیشین سیستمهای کامپیوتری "موتورولا" و بنیانگزار برنامة سراسری پرورش مدیران اجرایی 14 اشتباه فاحش مدیران ارشد را بدون توجه به صنعت چنین توصیف می کند:

1- گوش ندادن:

» به سخنان کارکنان خود توجه نمی کنید بلکه فقط با آنها صحبت می کنید. نتیجه این شیوه فقدان تعهد, وفاداری و احساس تعلق و نیز افزایش انزجار و دلسردی کارکنان است.

2- افراط در تعهد:

» اگر نتوانید کارکنانی پرورش دهید که در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفی دهند, به جای یک استراتژی موفقیت آمیز، با  کار بیش از حد, دستاورد اندک, نارضایتی مشتری و «قهرمانانی مرده1»  دست به گریبان خواهید بود.

3- دل خوش کردن به آمار و ارقام:

» آمار و ارقام تنها نتیجه فرعی تصمیمات شما هستند. انجام اقداماتی به منظور تغییر اعداد, بدون توجه به عوامل پدید آورنده این اعداد (از جمله پیشنهادهای ارزشمند, اجرای عالی, رضایت مشتری و انگیزه و اشتیاق کارکنان), ونیز بدون توجه به مدیریت این عوامل, در نهایت به نتایجی مخرب می انجامد.

4- پذیرش تعهدهای مبهم و نامشخص یا پرهیز از تعهد:

» توافقهای مبهم و نامعین و فقدان استانداردی روشن برای ایجاد و پذیرش تعهد و مدیریت آن، به اتلاف نیرو و کناره گیری کارکنان می انجامد. همچنان که پرهیز از پذیرش تعهد و مسئولیتی روشن نیز همین نتایج را در پی خواهد داشت.

5- توجه به مشتری در اولویت آخر:

» انجام وظیفه بدون توجه به واکنش مشتری به آنچه انجام شده و چگونگی انجام آن, رضایت مشتری را سلب می نماید.

6- ترس و بی میلی نسبت به ارزیابی عملکرد:

» گفتگوی صادقانه و مستقیم، یک مهارت ارزشمند است که انجام آن مستلزم مقداری جرأت و شهامت است. مدیران ارشد باید یاد بگیرند که زمینه های ارایه بازخور مستقیم و  به موقع عملکرد را فراهم نمایند.

7- تیم سازی, فقط به شکل صوری:

» تیمها تنها گروه هایی از افراد نیستند که با هم کار می کنند, مهارتهای ایجاد تیمهای واقعی با عملکردی مطمئن و اثر بخشی, باید آموخته شوند و واقعیت این است که, کمتر کسی از این مهارتها برخوردار است.

ایجاد تعهد, توانایی شنیدن, مدیریت روحیه, مبارزه و غلبه بر کاستی ها , مدیریت رضایت مشتری, برنامه ریزی اثر بخش, استانداردهای مشترک واضح و روشن, اصول اخلاقی معین, حضور و موجودیت و منفعل نبودن.

8- خالی بودن چنته مدیریت:

» مدیریت اثر بخش مستلزم دامنه ای از مهارتهاست و اغلب مدیران همه مهارتها و توانائیهای لازم را ندارند. کلیدی ترین این توانایی ها عبارتند از تیم سازی, توانایی ایجاد تعهد، توانایی شنیدن، مدیریت روحیه، مبارزه و غلبه بر کاستی ها، مدیریت رضایت مشتری، برنامه ریزی اثربخش، استانداردهای مشترک واضح و روشن، اصول اخلاقی معین، حضور و موجودیت و منفعل نبودن

9- دستور دادن  به جای درخواست کردن و ایجاد تعهد:

» احساس تعلق و تعالی در افرادی که صرفاً فرمان پذیرند دیده نمی شود و معمولاً دستور دادن به امتناعی همراه با آزردگی می انجامد. در واقع آنچه که در پی آن هستیم, احساس تعلق به سازمان, غرور و دلبستگی است و اینها وقتی ایجاد می شود که فرد نسبت به آنچه انجام می دهد, متعهد باشد.

10- ناتوانی در ایجاد اعتماد یا غلبه بر عدم اعتماد:

» اعتماد احساسی مبهم برخواسته از سوابق قبلی نیست. ایجاد اعتماد, بازسازی و حفظ اعتماد موجود   مهارتهای ارزشمندی هستند که کمتر در رفتار مدیران مشاهده می گردند و باید آموخته شوند.

11- نداشتن طرح کاری روشن:

» یک هدف کمی یا بیانیه چشم انداز2, تنها بخشهایی از یک طرح کاری هستند. طرح کاری مستلزم یک استراتژی روشن, نقشها و مسئولیتهای روشن, ارزش و اهمیت کافی برای مشتریان و تیمی آماده و توانمند برای اجرا است.

12- چون من گفتم:

» شدت عمل تنها به دستور دادن منتهی می شود نه جلب احترام و تعهد دیگران. شدت عمل قدرت و نشاط سازمان را نابود می کند و کارکنان را ضعیف و شکست خورده رها می سازد.

13- متعهد نبودن به  یادگیری:

» ما باید یاد بگیریم که از اشتباهاتمان، موفقیتهایمان و تجاربمان بیاموزیم. ما باید یاد بگیریم که چگونه از دیگران بیاموزیم؛ بویژه از آنها که ریسک کرده اند و موفقیت و شکست را تجربه نموده اند.

14- بدبینی و عیب جویی نسبت  به مدیریت:

» افراد دارای حرفه مدیریت, مدیران و به طور کلی فرهنگ موجود, اغلب به شیوه ای عیب جویانه و به نحوی استهزا آمیز به مدیریت می نگرند.



[ چهارشنبه 85/10/6 ] [ 8:13 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

قاتل روابط

) انتقاد کردن

معمولاً گفته می شود که انتقاد کم اما سازنده مفید بوده و بیان آن بلا مانع است. این امر در مورد تمام افراد صحت دارد بجز نامزدتان. هر چند پیشنهاد کردن قابل قبول است، به ویژه اگر خانم خودش از شما نظر بخواهد، اما انتقاد و گوشزد کردن نکات منفی، کاری است که خانم از مادرش انتظار دارد نه از معشوقش.

اگر شما همواره بخواهید او را تصحیح کنید، طرز لباس پوشیدن را به او آموزش دهید، و طوری رفتار کنید که انگار همه چیز را می دانید، اسمتان خط زده خواهد شد و از رده خارج می شوید. هر خانم با هوشی می داند که هیچ لزومی ندارد با مردی وقت صرف کند که از او تعریف و تمجید نمی کند. در رابطه خود، بهتر است مهربان و متواضع باشید، جنگ ها را برای خودتان نگه دارید، و فقط زمانی به او پیشنهاد بدهید که خودش از شما تقاضا کرده باشد؛ از همه اینها گذشته سعی کنید انتقاد های خود را به تعریف و تمجید تبدیل کنید. با بهره گیری از این شیوه نتیجه بهتری بدست می آورید.

2) آشکار کردن این امر که کارتان مهم تر از نامزدتان است

شغل شما برای خودتان و همینطور برای نامزدتان مهم است. او از موفقیت های شما بسیار خوشحال می شود و دوست دارد که شما همیشه در کارتان بدرخشید؛ اما از سوی دیگر اگر هر روز تا دیروقت در محل کار خود بمانید، قرارهای ملاقات خود را به خاطر مسائل شغلی کنسل کنید، پس از اتمام ساعات کاری با همکارانتان بیرون بروید، او نظرش در مورد اولویت بندی های شما تغییر می کند.

هر چند خانم ها به بلند پروازی و تمرکز آقایان نسبت به کارشان اهمیت می دهند، اما در عین حال انتظار دارند که شما نیز برای آنها زمان کافی بگذارید. اینطوری به قضیه نگاه کنید: چه می شود اگر شما شغل مناسبی داشته باشید و پول فراوانی بدست آورید، اما کسی را نداشته باشید که موفقیت های خود را با او تقسیم کنید؟

3) خیانت

خیانت جنسی هیچ گاه قابل بخشش نیست، مگر اینکه شما و خانمتان بر سر آن به توافق برسید! اما خیانت، تنها به رفتارهای جنسی محدود نمی شوند. نوع دومی از خیانت هم وجود دارد که به اندازه خیانت جنسی خطرناک است. این خیانت به این معناست که با یک نفر به غیر از نامزدتان، مانند یک دوست دختر خود رفتار کنید. به این معنا که شما دوست مؤنثی داشته باشید که با او خیلی بیشتر و بهتر از همسر خودتان ارتباط برقرار کرده باشید، وقت بیشتری را با او صرف کنید، و از بودن با او بیشتر لذت ببرید.

این نوع خیانت ها بیشتردر روابط جدی به وقوع می پیوندند، چرا که همسرتان از شما انتظار دارد که تمام توجه خود را به او منحصر کنید. البته این امر بدان معنا نیست که شما نمی توانید دوست دیگری جز او داشته باشید و یا حتی دوست صمیمی داشته باشید. فقط او باید احساس کند که می تواند با تمام وجود به شما اعتماد کند و محرمانه ترین اسرار خودش را با شما در میان بگذارد. او هیچ گاه نمی تواند قبول کند که در جایگاه دوم قرا بگیرد، و اگر چنین اتفاقی روی دهد به سرعت متوجه خواهد شد.

4) نامرتب و ژولیده بودن

اگر زمانیکه با او خیلی خودمانی شدید بخواهید از حالت رسمی بیرون بیایید و به سر و وضع خود رسیدگی نکنید، مطمئن باشید که سعی می کند فاصله اش را با شما حفظ کند تا مجدداً تمیز و مرتب شوید. این امر دو چیز را به او نشان می دهد: 1- شما یک ظاهر گول زننده برای جذب کردن و فریب دادنش ساخته بودید. 2- آنقدر برای شما ارزش و اهمیت ندارد که حتی بخواهید همان ظاهر گول زننده را هم حفظ کنید. اگر زمانی که کت و شلوار مناسبی به تن می کنید او خوشحال می شود، پس بدانید که از این سبک و سیاق خوشش می آید و اگر از این کار دست بکشید، این امکان وجود دارد که علاقه اش را به شما از دست بدهد. اگر به تی شرت و شلوار جین علاقه دارید، خوب می توانید از آنها زمانی که قصد رفتن به سوپر مارکت را دارید، استفاده کنید.

5) تند برخورد کردن

به مرور زمان که رابطه صمیمی تر می شود، او بیشتر در کنار شما خواهد بود. به این دلیل که مدت زمان بیشتری را در کنار نامزدتان سپری می کنید، دیگر عادات او در نظر شما جذابیت اولیه خود را از دست می دهند. احساس می کنید که حرکاتش درست شبیه به کارهای خواهر کوچکترتان هستند. طوری برخورد می کنید که انگار تک تک حرکاتش موجب آزار و اذیت شما می شوند. البته حقیقت این است که شما آنقدر با او احساس راحتی می کنید که به خودتان این اجازه را می دهید که به سادگی اولویت هایتان را برایش بازگو سازید.

متاسفانه او برای مدت زمان زیادی قادر به تحمل چنین برخوردی نخواهد بود. به جای اینکه در مقابل کارهای او از خود عکس العمل شدید نشان دهید، سعی کنید در ابتدا تشخیص دهید که چه موقع در حال اذیت شدن هستید.  بعد هم به طور کاملاً منطقی تصمیم بگیرید که آیا این آزار و اذیت ارزشش را دارد که بخواهید به خاطر آن بحث و مشاجره راه بندازید یا خیر. اگر واقعاً می بینید که ارزشش را ندارد، سعی کنید آنرا فراموش کنید؛ و اگر هم احساس کردید که موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است، می توانید مسئله را با حفظ آرامش کامل با همسر خود در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که خوشحال شود و یا شاید خودش هم در مورد برخی از عادت های شخصی شما نظر بدهد.

6) کنترل کردن او

این مورد از جمله مواردی است که از سالیان دراز بحث اصلی بسیاری از قرارهای ملاقات را به خود اختصاص داده بوده است. بسیاری از افراد در روابط خود از کنترلگرایی های متعصبانه رنج می برند. ممکن است به دوستان پسر او حسادت می کنید، به او می گویید که نباید بیش از اندازه حتی با دوست های دخترش صحبت و غیبت کند، به او گوشزد می کنید که نباید پول خود را بیش از اندازه در مغازه های کفش فروشی خرج کند، و از همه این ها گذشته ممکن است به او بگویید که چه زمان به کجا باید برود یا نرود.

هر چند از قدیم گفته شده که خانم ها تمایل دارند که به کسی وابسته باشند، اما در عین حال حاضر نیستند به هیچ قیمتی از استقلال و آزادی خود بگذرند. شاید خانمتان پیش از ورود شما به زندگی، انسان کاملاً موفقی بوده و به درستی می داند که چگونه باید از وقت و پول خود استفاده کند و در این راه هیچ نیازی به کمک شما هم ندارد. شاید زمان هایی برسد که نیازمند نصیحت و پیشنهاد شما باشد، در چنین مواقعی می توانید نظر خود را ارائه دهید؛ اما در غیر اینصورت انجام چنین کاری درست نیست. باید به او فضای کافی بدهید تا تصمیم هایش را با فراغ خاطر اتخاذ نماید.

7) قضاوت دوستان و خانواده او

اگر یکی از دوستان، مادر، و یا خواهرش حوصله شما را سر می بردند و موجبات رنجش خاطر شما را فراهم می آوردند، باید بدانید که در شرایط سختی قرار گرفته اید، چراکه معمولاً آنها در اطراف شما خواهند بود و خانمتان نیز از آنها زیاد صحبت می کند. باید سعی کنید همان چیزی را در آنها ببینید که همسرتان در وجود آنها می بیند. اگر مادرش بیش از اندازه در زندگی شما دخالت می کند، این کار او را حمل بر این بگذارید که فقط قصد کمک کردن به شما را دارد. باید بدانید که خانم ها اساس زندگی خود را بر پایه همین افراد استوار می کنند و در مورد آنها تعصب خاصی دارند. اگر شما سعی کنید که خصوصیات مثبت آنها را ببینید، دیری نخواهد گذاشت که به آنها علاقه پیدا می کنید.

همچنین باید به شما گوشزد کنم که از برخورد رو در رو با تمام افرادی که مورد علاقه او هستند به شدت خودداری کنید، حتی اگر شما را بیش از اندازه عصبانی کرده باشند. سعی کنید تا جایی که می توانید با آنها کنار بیایید، چون بحث و مشاجره با آنها مساوی است با بحث و نزاع با همسرتان. اگر بتوانید در نظر آنها یک مرد استثنایی جلوه کنید، تا آخر عمر موفقیت از آن شما خواهد بود.

8) بی علاقه شدن

آقایون تصور می کنند که یکی از راههای نزدیک شدن به خانم ها، نشان دادن بی علاقگی نسبت به آنهاست. شاید این روش در مراحل اولیه نتیجه بخش باشد، اما زمانیکه رابطه شما جدی می شود، دیگر نمی توانید از این شیوه استفاده کنید. او به خوبی می داند که اگر شما به او توجه نکنید مردان بسیار دیگری هستند که می توانند دو برابر آن توجه و اهمیت را نسبت به او از خود نشان دهند. اگر مرتباً از او تعریف و تمجید نکنید، او را به بیرون نبرید، و در مورد زندگی شخصی اش از او سؤال نکنید، احساس می کند که نسبت به او بی توجه شده اید. او هیچ نیازی ندارد که در کنار شما باقی بماند، بلکه شما باید کاری کنید که احساس کند ارزش ماندن را دارید. اگر می خواهید در کنارتان باقی بماند، باید کاری کنید که احساس کند یک دختر منحصر بفرد است. مستقیما در چشم هایش نگاه کنید، در طول روز هر چند وقت یکبار با او تماس بگیرید، و زمانی که احساس می کنید زیبا شده به او بگویید.

9) وقت کافی نداشتن

شما به رفیقتان قول داده اید که مسابقه ورزشی را در خانه او تماشا کنید، به تازگی به اندازه کافی به باشگاه نرفته اید تا تمرین های دوره ای را خود را کامل کنید، و چند کار مختلف برای انجام دادن باقی مانده است؛ هر چند همه این کارها را باید به نحوی انجام دهید، اما باید برای نامزداتان نیز وقت بگذارید. شاید کار ساده ای نباشد اما به هر حال گاهی اوقات لازم است که هم شما و هم نامزدتان از کارهای دیگر بزنید تا بتوانید در کنار هم قرار بگیرید.

همه چیز مربوط به جزئیات می شود

اگر می خواهید همسرتان را در کنار خود نگه دارید، باید کاری کنید که احساس شایستگی، و بی همتایی به او دست بدهد. تما رفتارهایی که در بالا به آن اشاره کردیم، به عنوان ضمانتی برای نگه داشتن خانم در کنار شما به شمار می روند. بنابراین سعی کنید چنین رفتارهای کوچکی را در زندگی خود به کار گیرید. اگر او واقعاً ارزش تلاش برای نگه داشتن را داشته باشد، شما اصلا احساس نمی کنید که در حال تلاش کردن هستید و کلیه امور را با جان و دل انجام خواهید داد

[ چهارشنبه 85/10/6 ] [ 8:5 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

きらきら