سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو اللطیف

مطالب مفید، دلنوشته ها و ... این وبلاگ تقدیم به همه بیداردلان

شهادت امام حسن عسگری (ع)

 چه غریب است هنگامه رفتن تو ای بهار کوتاه، یا ابا محمد!

هنوز کوچه‌های مدینه و سامرا، تو را در ذهن خود مرور میکنند.

پرنده خوش‌نوای معرفتت را آن هنگام که در تنگنای زندان به بند کشیدند، گویا چشمانشان توان دیدن نور هدایتت را نداشت؛ گر چه مرغ خوشخوان علم و حکمتت، عباسیان را نیز محتاج محضرت کرده بود.

چشمان سامرا از بغض‌های جاری، تمام شدنی نیست.

التهاب و داغدیدگی، به فراخور این غم در کوچه‌های شهر بیداد می‌کند.

باد نوحه گر، گذارش به نخل‌های گیسوپریش می‌افتد که ردیف به ردیف، دست خوش فراق شده‌اند.

دجله در غروب فرو رفته است و خورشید، گسترده‌تر از همیشه، شعله‌هایش را می‌پراکند.

از خوبی تو همان بس که خورشید مهدی (عج) از افق دامان تو سر زد.

امروز در سوگ پر کشیدن تو، آسمان با سینه‌ای سوخته و گریبانی چاکچاک، سر به تسلیت موعود زمان (عج) خم کرده است.

 آنگاه که اندیشه پرحیله ستمگران، دین خدا را به رأی خویش تفسیر میکرد، تلألوی خورشید تو بود که جاده حقیقت را همواره روشن نگاه میداشت و جاده امامت تنها 28 سال زیر قدم‌های جوان تو جوانه زد و پس از آن به فرزندت مهدی(عج)، عزیزترینِ خلق خدا، به امانت رسید؛ امانتی برای تداوم صراط مستقیم.

 امروز، فانوس اشکهایمان را تا ظهور زاده تو روشن میکنیم تا به شمشیر عدالتش، روزی بغض 1400 ساله را بگشاید.

 زمان می‌گذرد و تاریخ برای نگارشِ تصاویر تبدار، یک بار دیگر می‌آید و دست‌های توطئه و تخریب را بر بام سامرای ستم دیده می‌نگرد. آری! آنان هرچه خراب کنند، بنای توانمند تشیع، همچون حقانیّت گفته‌های تاریخ، سر جای خودش هست.

درست است امروز داغ دل شیعه، از این جنایت تازه می‌شود. آری! آنان هرچه خراب کنند، بنای توانمند تشیع، همچون حقانیّت گفته‌های تاریخ، سر جای خودش هست.

تمام سرمایه امروز شیعه، همین بوسه‌های دل سوخته است که برای باغ خزان زده سامرا، گل‌های تسلیت آورده‌اند.

یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان



[ چهارشنبه 90/11/12 ] [ 8:52 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

きらきら