سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو اللطیف

مطالب مفید، دلنوشته ها و ... این وبلاگ تقدیم به همه بیداردلان

تبریک سال نو

یا مقلب القلوب والابصار

یا مدبر الیل و النهار

یا محول الحول والاحوال

حوّل حالنا الی احسن الحال

 

در طلیعه ی سال نو و حلول عید نوروز ضمن تبریک و شادباش این ایام فرخنده بهترین ها را برایتان آرزومندم.

در پناه ایزدمنان دلتان خوش، لبتان خندان و تنتان سالم باد.



[ یکشنبه 90/1/14 ] [ 6:48 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

جملات زیبای دکتر حسابی

سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است. پروفسور حسابی

زندگی، یعنی پژوهش، و فهمیدن چیزی جدید. پروفسور حسابی

چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است. پروفسور حسابی

بزرگترین خوشحالی من در زندگی : هوش و استعداد جوانان ایرانی است.پروفسور حسابی

 یک عمل درست، بهتر است از هزار نصیحت.پروفسور حسابی

 کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم.پروفسور حسابی

 داشتن هدف، و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است. پروفسور حسابی

 موسیقی خوب ایرانی، یک طرز تفکر است. یک فلسفه است، و بیان یک آرزوست.پروفسور حسابی

 شخصیت یک ملت را، ادبای آن ملت می سازند.پروفسور حسابی

 هنر، چاشنی زندگیست.پروفسور حسابی

 عشق زندگی را به شیوش می آورد.پروفسور حسابی

 هنر، با احساسات آدمی بازی می کند.پروفسور حسابی

 عشق، به وجود آورنده اعمال زیباست.پروفسور حسابی



[ شنبه 89/11/23 ] [ 8:23 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

من تجربه کردم، نترس خدا دنیاتو نمی گیره

دو طریق در باب سلوک به حق تعالی وجود دارد. یکی راه جذبه و رحمت حق است که در این راه بارقه ای از دوست به سالک می خورد و در واقع کشش دوست، سالک را پیش می برد و این یک دعوت خصوصی برای اوست و از سالک این طریق به مجذوب سالک تعبیر می شود .

راه دوم آن است که سالک باید آنقدر مجاهده کند و ریاضت بکشد تا به جذبه حق برسد و سالک این طریق را، سالک مجذوب گویند. در حقیقت هردو طریق جذبه حق تعالی است که سالک را به مقصد می رساند...

پس بیا با خدا دوست شو. نترس خدا دنیاتو نمی گیره. خدا همه چی بهت میده. هم دنیا هم اخرت. من تجربه کردم این را. تو بیا دوست شو. راه دوستی خدا این است.

می گوید: به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه ****کشش چو نبود از آن سو، چه سود کوشیدن

 

اسماعیل دولابی



[ چهارشنبه 89/11/20 ] [ 9:5 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

سر شادی زندگی کردن

همیشه دنبال راز شاد زندگی کردن بودم تا اینکه به این آیه از قران کریم رسیدم


إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ  (13 سوره ی احقاف)

محقّقاً کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى کردند، بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.

اگر بگویم پروردگارم خداست وبر حرفم اصرار داشته باشم و اطمینان-هیچ غمی ندارم و همیشه شاداب شادابم.

دیگه ترسی ندارم نه از کسی نه از چیزی, چون خدا را دارم. تنها نیستم چون خدا را دارم! و در نهایت دلشادم.

عجب آیات قرآن لذت بخش است خدایا شکرت که مرا توفیق قرآن خواندن دادی.



[ شنبه 89/10/4 ] [ 10:33 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

شرمنده عشقمم
شرمنده عشقمم
شرمنده دلدارمم
شرمنده نانازمم
شرمنده کسی که با مهربونیهاش، محبتش، عشق پاکش منو شرمنده خودش کرد و من اصلا متوجه نبودم و بی خیال به حرفهایش او را آزار میدادم
شرمنده تمام کارهایی که برای من کرده
شرمنده اذیتهای که به او کردم
شرمنده احساس پاکش
شرمنده عشق پاکش
شرمنده دل قشنگش
خدایا بهش بگو من متوجه نبودم
من نادان بودم
خدایا بهش بگو من احساسش کردم
بهش بگو دوستش دارم از صمیم قلب
بهش بگو برایم دعا کنه
خدایا هر کجا هست به سلامت دارش



[ چهارشنبه 89/7/14 ] [ 1:39 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

چند جمله خوب
ما غرق گناهیم از آتش نهراسیم. آتش به محبان علی کار ندارد.
زمان ، طولانی می شود برای کسانی که غصه دارند ، کوتاه می شود برای کسانی که
شاد هستند ، دیر می گذرد برای کسانی که منتظر هستند ، زود می گذرد برای
کسانی که عجله دارند ، اما ابدی می شود برای کسانی که عاشق هستند
فکر تنهایی نباش تنهایی خودش تنهاست
تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت ، تنها یک کلمه است
بزرگترین افــســوس آدمی آن است که حس میکند میخواهد اما نمیتواند .......
و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما ..........
نــخــواســت
ای کاش گذر زمان در دستم بود تا لحظه های با شما بودن را آنقدر طولانی می کردم، که برای بی شما بودنم وقتی نمی ماند
امیدوارم هیچ راه نجاتی پیدا نکنی وقتی درخوشی ها غرقی.
هیچ کدام از ما با "ای کاش"، به جایی نرسیده‌ایم. ای کاش میرسیدیم
جهانیان گر همه منع من کنند از عشق
من آن کنم که خداوندگار فرماید
ای کاش کسی بود که برای بچه های بد هم قصه های خوب می نوشت
فاصله گرفتن از کسانی که دوستشان داریم
بی فایده است
زمان به ما نشان خواهد داد
که جانشینی برای آنها نیست 



[ چهارشنبه 89/7/14 ] [ 8:22 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

خدایا: تو خود می دانی که چه سخت است

خدایا: تو خود می دانی که چه سخت است اگرکه ماهی کوچک
اسیرآب دریا ی بیکران باشد.

خدایا: تو خود می دانی برای من که  همیشه دلم می خواسته
با تو زندگی کنم این سیر تکراری روزگار که نا خواسته مرا به کام خود می
برد چه قدر ملال آور

وخسته کننده است

خدایا: آخر چگونه می توان شکوه تو را در زیبایی گل
بجوییم درحالی که این تکرار همیشگی اشتیاق خوب دیدن را از من گرفته است.
چگونه میتوانم حمد و ثنای تو را از زبان چکاوکها بشنوم در حالی این تکرار
اشتیاق خوب شنیدن را از من سلب کرده است

 

خدایا: می ترسم که اگر به همین منوال پیش رود دیگر شعله
های عشق تو در وجود من هر روز بی فروغ و بی فروغتر شود. تاجایی که دیگر نه
اشتیاقی برای پرواز داشته باشم و نه امیدی به رهایی

پس ای خدای مهربان مرا از این تکرار از این یکنواختی که
همه ی روزهای مرا فرا گرفته است رهایی ده

خدایا: به من اشتیاقی ده تا دوباره چشمانم قادر به دیدن
شگوه تو در زیبایی گل ها باشد. خدایا: به من اشتیاقی ده که دوباره بتوانم
صدای مناجات تو را از زبان چکاوک ها بشنوم.

 خدایا: به من عشقی ده که روز به روز به تو نزدیکتر شوم

پس ای پروردگار بی همتا به لطف و کرم خویش مرا از مرداب
رهایی ده و توانی ده تا خویشتن را از هر چه بدی است پاک کنم


[ یکشنبه 89/6/14 ] [ 12:15 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

پاره آجر
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از
خیابان کم رفت و آمدی می گذشت .
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در
کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد . پاره آجر به
اتومبیل او برخورد کرد .
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و
دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است . به طرف پسرک رفت تا او را به سختی
تنبیه کند ….
پسرک گریان ، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد
را به سمت پیاده رو ، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین
افتاده بود جلب کند .
پسرک گفت :
” اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت
کسی از آن عبور می کند . هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ،
کسی توجه نکرد . برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور
کافی برای بلند کردنش ندارم . ”
” برای اینکه شما را متوقف کتم ، ناچار
شدم از این پاره آجر استفاده کنم ”
مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت …
برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند ، سوار ماشینش شد و به راه افتاد ….
در
زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ،
پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب
ما حرف می زند ….
اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او
مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند

[ شنبه 89/6/13 ] [ 10:33 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

چند جمله ناب و زیبا

اسراف محبت

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با
کلاغ‌ها میکند پرهایش سفید می‌ماند، ولی قلبش سیاه می‌شود... دوست‌داشتن کسی که
لایق دوست‌داشتن نیست، اسراف محبت است
.

دکتر علی شریعتی

طلا، زن، مرد

طلا را به وسیله آتش....زن را به
وسیله طلا ....و مرد را به وسیله زن امتحان کنید
.

فیثاغورث

عقل و قلب

برای اداره کردن خودت از عقلت استفاده
کن و برای اداره کردن دیگران از قلبت.

قطار شهر بازی

در زندگی افرادی هستند که مثل قطار
شهربازی هستند، از بودن با آنها لذت می‌بری ولی با آنها به جایی نمی‌رسی.

خوبی آدم‌ها و دیوار

همیشه از خوبی‌های آدم‌ها برای
خودت دیوار بساز
. پس هر وقت در حق تو
بدی کردند ، فقط یک آجر از دیوار بردار
 ! بی‌انصافیست اگر
دیوار خراب کنی

اسراف محبت

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغ‌ها میکند پرهایش سفید می‌ماند،
ولی قلبش سیاه می‌شود... دوست‌داشتن کسی که لایق دوست‌داشتن نیست، اسراف محبت است.

دکتر علی شریعتی

طلا، زن، مرد

طلا را به وسیله آتش....زن را به وسیله طلا ....و مرد را به وسیله زن
امتحان کنید.

فیثاغورث

عقل و قلب

برای اداره کردن خودت از عقلت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران
از قلبت.

قطار شهر بازی

در زندگی افرادی هستند که مثل قطار شهربازی هستند، از بودن با آنها
لذت می‌بری ولی با آنها به جایی نمی‌رسی.

خوبی آدم‌ها و دیوار

همیشه از خوبی‌های آدم‌ها برای خودت دیوار بساز. پس هر وقت در حق تو بدی کردند ،
فقط یک آجر از دیوار بردار
 ! بی‌انصافیست اگر دیوار خراب کنی

 



[ شنبه 89/5/30 ] [ 1:46 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

خدا را دوست دارم

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه همه چیز منو می دونه ولی به
هیچ کس نمی گه
/خدا
را
دوست دارم به خاطر خدای منه /خدا را دوست دارم به خاطر اینکه هیچ وقت
به من نمی گه کار دارم یا سرم شلوغه/خدا را دوست
دارم به خاطر اینکه اراده
کنم،
هست و من می تونم باهاش حرف بزنم/خدا را دوست دارم به خاطر اینکه دلش
را می شکنم اما او باز منو می بخشه و فراموشم نمی
کنه و همیشه فرصت جبران
می
ده /خدا را دوست دارم به خاطر اینکه رمز عبورشو هیچ وقت یادم نمی ره
کافیه فقط به دلم سر بزنم/ خدا را دوست دارم به خاطر
اینکه شمارش همیشه در
شبکه
موجوده و همیشه گوشیش روشنه و وقت کافی واسه شنیدن حرفام داره/خدا را
دوست دارم به خاطر اینکه آهنگ حرف هاش منو آرام می
کنه/خدا را دوست دارم
به
خاطر اینکه نامه هاش چند کلمه بیشتر نیست /خدا را دوست دارم بخاطر
اینکه وسط حرف زدن نمی گه وقت ندارم یا دارم با کس
دیگه حرف می زنم /خدا
را
دوست دارم به خاطر اینکه منو برای خودم می خواهد، نه خودش/ خدا را دوست
دارم به خاطر اینکه می تونم از یکی دیگه پیشش گله
کنم/خدا را دوست دارم به
خاطر
اینکه همیشه به یادم هست وهمیشه پیشم می مونه و منو تنها نمی گذاره و
دوست داشتنش ابدیه /خدا را دوست دارم به خاطر اینکه
می تونم احساسم را
راحت
بهش بگم، نه اصلا نیازی نیست بگم، خودش میتونه نگفته بدونه /خدا را
دوست دارم به خاطر اینکه به من می گه دوستم داره و
دوست داشتنش را مخفی
نمی
کند /خدا را دوست دارم به خاطر اینکه تنها کسیه که می تونی جلوش بدون
اینکه خجل بشی گریه کنی و بگی دلت براش تنگ شده/خدا
را دوست دارم به خاطر
اینکه
با وجود بی لیاقتیم میگذاره دوسش داشته باشم و از من می پذیره که
بگم : خدایا دوست دارم



[ دوشنبه 89/5/25 ] [ 9:32 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

きらきら