قلبم رو شکستی ولی من بیشتر از قبل دوستت دارم چون حالا هر تکه از قلبم تو رو جداگونه دوست داره
رفتنت آرزوهامو سو زوند
رفتی اما خاطراتت اینجاست مونده از تو برای من یه رویا
یاد چشمای تو مونده پیشِ منه و این قلب همیشه تنهااا
کاش نمیرفتی و قلب تنهام توی این زندون غم نمیموند
منی که فقط تو رو میخواستم رفتنت آرزوهامو سووزوند
اگه دوری تو از نگاهم فکر نکن شدی فراموش
شمع یاد تو عزیزم........... تو دلم نمیشه خاموش
دوست دارم
به خورشید گفتم گرمی ات را به من بده تا به تو بدهم , گفت: دستانش گرمای مرا دارند.
به اسمان گفتم : پاکی ات را به من بده گفت: چشمانش پاکی مرا دارند
از دشت سبزی زندگی ات را خواستم اما دشت گفت: زندگی تو سبز تر از اوست.
از دریا بزرگی و ارامشش را خواستم گفت: قلب تو به اندازه اقیانوس است و ارامشت نیز.
از ماه تابندگی صورتش را خواستم گفت: وقتی نگاهش میکنم خجل میشوم.
به فکر فرو رفتم من در مقابل دستان گرمت, چشمان پاکت , سبزی زندگی ات,
بزرگی و ارامش قلبت و صورت ماهت هیچ ندارم که به تو هدیه کنم جز...
این. بگیر نترس,می تپد برای تو و من چیزی ندارم جز قلبم!
باید فراموشت کنم چندیست تمرین می کنم من می توانم !
می شود ! آرام تلقین می کنم حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
تا بعد، بهتر می شود .... فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای و بر نمی گردی همین! خود را برای درک این
، صد بار تحسین می کنم کم کم ز یاد م می روی این روزگار و رسم
اوست ! این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین می کنم
دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟
ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ...
مادر یکیه ... پدر یکیه ... منم یکی هستم
قسمت
آسمان را قسمت کردند:...
تکه ای برای برکه....
تکه ای برای رود...
تکه ای برای دریا....
دلم را قسمت کردند:....
تکه ای برای تو....
تکه ای برای تو....
تکه ای برای تو....
ارزش
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟
چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی
اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی
که نمی خوای از دستش بدی
تقسیم شدنی
مهربانی ام تقسیم شدنی است ، چون قادرم آن را در دستان عاری از محبت تقسیم کنم
شادی ام تقسیم شدنی است ، زیرا می تئانم آن را دردلهای غمگین قسمت کنم.اما غمم را نمی توانم تقسیمش کنم ، چون آن را ازتو به یادگار دارم
غمم جدایی با توست ، غمم حرفهای ((خداحافظی)) است.غمم غربت در شهر غریب است ، غمم بی توبودن است ، غمم تنها ماندن استفای نسیم خوشبختی رهگذری و چه زود می گذری
حال که قصد رفتن داری شده ام شوریده ایی
هرگز
هرگز دستی را نگیر، وقتی قصد شکستن قلبش را داری. هرگز به چشمانی نگاه نکن، وقتی قصد دروغ گفتن داری. به کسی نگو که تنها اوست، وقتی که در ذهنت به دیگری فکر میکنی. قلبی را قفل نکن، وقتی کلیدش را نداری
خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند
اگر این قدر قوی نیستی که ببازی ..مسلما توانایی برتده شدن را نیز نخواهی داشت.
برایم دعا کنید
[ یکشنبه 86/3/13 ] [ 2:19 عصر ] [ مجتبی نصیری ]