هر کلمه و هر لحظه از تو می نویسم نمی دانم همسفر کدامین غروبی؟ ولی من همینجا منتظر بازگشت تو خواهم ماند... قرارمون همینجا توی جاده تنهایی سر دو راهیه رفتن و ماندن کنار تابلوی عشق و نفرت زیر سایه درخ ت سبز امید من نشسته ام روی صندلی انتظار ممکنه گیسوانم سفید باشد , اما قلبم مثل نفسهایم گرم است.... مطمئنم مرا خواهی
باز آمدم بنویسم از خواستن ونرسیدن وای عاشقان بدانید برای رسیدن تنهاخواستن کافی نیست باید از جان هم گذشت وای آنان که رسیدن برایتان کوهی شده فقط بدانید با یک احساس خوب میتوانید کوه را بردارید. من پیغام شکفتن را به شما دادم این شما و این پاکی احساستان با آرزوی موفقیت
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
جا جایش رد پا بود از خدا ... جاده های مستقیم کربلا دل نمی زد جز برای وصل خود...هر کسی می جست آنجا اصل خود
جبهه جایی که خدا بی هاله بود. .جبهه الحق سرزمین لاله بود جبهه جای ناله بود و زمزمه ......جای ذکر مهدی (عج) و یا فاطمه (س(
خوشبختی یعنی هماهنگی باروزگار پس خوشبخت واقعی کسی است که هیچ موقع پیش آمدهای روزگارخم به ابروی او نیاورد وهمیشه خدا را بر اعمال وسرنوشت خود واقف بداند
آنقدر قوی باش که بتوانی با روزگار روبرو شوی. آنقدر ضعیف باش تا بتوانی قبول کنی که نمی توانی همه ی کارها را به تنهایی انجام دهی . و در مقابل کسانی که به کمک تو احتیاج دارند بخشنده باش . در مورد نیاز های شخص ات صرفه جو و قانع باش . آنقدر عاقل باش تا قبول کنی در مورد همه چیز آگاهی نداری . آنقدر ساده باش که به معجزه اعتقاد داشته باشی . شادی هایت را با دیگران تقسیم کن . در غم و اندوه دیگران شریک شو . راهنمای افرادی باش که خود را گم کرده اند .
تکیه به شونه هام نکن من از تو افتاده ترم ما که به هم نمی رسیم بسه دیگه بزار برم کی گفته بود به جرم عشق یه عمری پرپرت کنم حیف تو نیست کنج قفس چادر غم سرت کنم من نه قلندر شبم نه قهرمان قصه ها نه برده ی حلقه به گوش نه ناجی فرشته ها من عاشقم همینو بس غصه نداره بی کسیم قشنگیه قسمت ماست که ما به هم نمی رسیم
قبل از هر چیز جمله های امروز: «فردا و دیروز با هم دست به یکی کردند. دیروز با خاطراتش مرا فریب داد و فردا با وعده هایش مرا خواب کرد.وقتی که چشم گشودم امروز گذشته بود
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم تو کیستی که من از موج یک تبسم تو بسان قایق سرگشته روی گردابم
وقتی نقاب محور یکرنگ بودن است معیار مهر ورزی مان سنگ بودن است دیگر چه جای دلخوشی و عشق بازی است اصلا کدام احمق از این عشق راضی است ؟؟!!!!
یه رنگ سرخ زیبا مثل برگای شقایق تو کتاب عشق نوشته غم و غصه واسه عاشق نوشته عاشق همیشه توی بحر غم می مونه دل عاشقم نمی شه آوازشادی بخونه آخه اون که جون و قلبش توی زندونی اسیره توی این زندون نباشه طفلکی دلش می گیره این دل عاشق همیشه واسه یارش
آهای آدمیان ، به چشمهای خود بیاموزید که نگاه به کسی نیندازند ، اگر نگاه انداختند عاشق نشوند اگر عاشق شدند وابسته نشوند اگر وابسته شدند مجنون نشوند و اگر نیز مجنون شدند با عقل و منطق زندگی کنند
اگر عشقی نباشه آدمی نیست/ اگر آدم نباشه زندگی نیست/ نپرس از من چه آمد بر سر عشق/ جواب من جز شرمندگی نیست
تا با غم عشق تومرا کار فتاد/ بیچاره دلم در غم بسیار فتاد/ بسیار فتاده بود دلم درغم عشق/ اما نه چنین زار که اینبار فتاد
گل فرستادی مرا.ای خوشتر از گل روی تو/ گل نباشد در لطافت.چون بهشتی خوی تو/ جز دلی رنجور و غیر از نیمه جانی دردمند/ من چه دارم؟ تا به جای گل فرستم سوی تو
دوستت دارم به چشمانی که رنگش رنگ شبهاست به آن نازی که در چشم تو پیداست به لبخندی که چون لبخند گلهاست به رخسارت که چون مهتاب زیباست به گلهای بهار و عشق و هستی به قرآنی که او را می پرستی قسم ای نازنین تا زنده هستم تو را من دوست دارم....میپرستم
نمی گویم زندگی کارساده ایی است. نمی گویم همیشه خوشاینداست . اماباتمام مشکلاتی که برایمان پیش می آید.زندگی .... ازماانسانی بهترونیرومندترمیسازد. به یادداشته باش: درزمان آزردگی .رنج را ازخود دورکن . درزمان خشم .خود را رهاساز. در ناکامی .برخودچیره شو. تامی توانی یارخودباش . می توانی بهترین دوست خودباشی . اما به هنگام آشفتگی مرا خبرکن . می کوشم بدانم چه وقت باید درکنارت باشم . اماگاهی ممکن نیست .پس توخبرم کن . عشق تنها هدیه ایی است که می توانم به توبدهم . وایثاریکی
تو عطر تازه ی یاسی ، بیا به خانه ی من/ تو دست نرم بهاری بیا به کاشانه ی من/ بهشت بی تو ، بی معناست کنار خلوت دل/ من و توایم و بهشتی است کنج خانه ی من/ سکوت خلوت آغـوش تو، کرانه ی من
[ دوشنبه 86/7/30 ] [ 9:29 صبح ] [ مجتبی نصیری ]