سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو اللطیف

مطالب مفید، دلنوشته ها و ... این وبلاگ تقدیم به همه بیداردلان

عزت
سلام دوستان گلم
آیا تاکنون در کنار کسى قرار گرفته‏اى که بى‏دلیل خود را برتر از او بدانى؟
شاید ظاهراً تو زیباترى، پولدارترى، تحصیلات بیشتر و یا امکانات و توانایى بهترى دارى. در آن لحظات در اندیشه تو چه مى‏گذرد؟
تو در خیال خود بر روى قالیچه سلیمان نشسته‏اى و فرمان مى‏دهى. باد غرور و
تکبر تو را به هر طرف مى‏برد و تو مست و شاد، گردن کشیده‏اى و از آن بالا
بالاها به اطرافیان خود مى‏نگرى و آنها در نگاه تو آنچنان ضعیف و کوچکند
که اصلاً به چشم نمى‏آیند. در میان آن ابرهاى سیاهِ خودخواهى و مال‏پرستى
به شمارش و اندازه‏گیرى دارایى‏هاى خود مشغولى و دایم براى ازدیاد آنها
طرح و نقشه‏ها دارى. در برخورد و حتى نگاه تو غرور و مستى خاصى موج
مى‏زند. پسوند و گاه پیشوند «من» و «من» در کلام تو جارى است. این نگرش و
طرز تفکر همچون تارهایى است که به دور خود تنیده‏اى و در تاریکى‏هاى آن
فرو رفته‏اى. شاید چشمان تو به این تاریکى‏ها عادت دیرینه دارد و از نور
حقیقت گریزان است. آن حقیقتى که نظام حاکم بر این جهان پر از اسرار ناپیدا
و رازهاى ناگفتنى است. آنجا که تو در مقام برترى‏طلبى به سرزنش و تحقیر
دیگران پرداختى، عیبجویى کردى و دلى را شکستى، نقطه کورى است که راهى نه
بسیار دور به آینده دارد. راهى پر فراز و نشیب از بالاى آن ابرهاى سیاه تا
عمیق‏ترین دره‏هاى زمینى، راهى که تو هرگز لحظه‏اى هم تصور آن را نداشتى و
آن غلبه و برترىِ طرف مقابل برتوست. یقین بدان که حتى اگر یک روز هم از
عمر این جهان باقى باشد، سرانجام، تو در موردى که فخر فروختى و تحقیر
کردى، تحقیر خواهى شد و آن خارى را که از نیش سخنان تو در دلى خلید، روزى
بر قلب خود احساس خواهى کرد و آن شخصیتى را که تو در هم شکستى، دست تواناى
خداى جبار به شکلى بر تو غالب خواهد کرد. اگر چه طى این راه سال‏ها به طول
انجامد.
پس بیا قدمى بر خاک نه، آنچه تو برترى و والایى مى‏پندارى، تخیلاتى بیش
نیست. این افکار پوچ وسوسه شیطانى است که خود به خاطر کبر و غرور، زحمات
چند هزار ساله‏اش را با آن به آتش کشید و سرنوشت شومى بر خود رقم زد.
لحظه‏اى تأمل و اندیشه در آغاز و انجام زندگى و دوره‏هاى پیرى و ناتوانى
تارهاى غفلت و غرور تو را پاره خواهد کرد تا چشم تو کم کم به نور عادت کند
و حقایق را بهتر درک کنى. بدان که راز اختلاف‏ها و تفاوت‏ها در مقدّرات و
ظرفیت انسان‏هاست. هر کس بنا بر ظرفیت و تلاش خود، کمتر، بیشتر و یا به
شکل خاصى از نعمت‏هاى الهى بهره‏مند است و در مجموع همه ما اعضاى یک
پیکریم که با همدلى و تلاش و مشارکت مى‏توانیم سرنوشتى بهتر براى خود رقم
زنیم.

عزت و بزرگى تنها برازنده آن ملیک مقتدرى است که پادشاه و مالک آسمان‏ها و
زمین است و همه ذرات جهانِ هستى پیوسته به تسبیح و ستایش او مشغولند و سر
بر آستان ملکوتى او ساییده و بر او سجده مى‏کنند.

و تو اى انسان، اگر عظمت و بزرگوارى و عزت و جلال مى‏خواهى، باید گوهر
یگانه خود را بشناسى و به این بارگاه قدسى نزدیک شوى. در این مقام تنها
کلام طیّب و عمل صالح اوج مى‏گیرد و به سوى او بالا مى‏رود. پس چه
نشسته‏اى؟ باید در راه رضاى او گام بردارى و در هر شب و روز قدمى بالاتر و
بالاتر. هر نماز تو معراجى و حرکتى باشد به سوى مقصد، این همان راهى است
که عقل و فطرت تو از درون و پیامبران و صالحان از بیرون، تو را به آن فرا
مى‏خوانند. از این درگاه پیوسته رحمت الهى فرو مى‏ریزد، و از وجود قدسى تو
نیز ... . عزت و عظمت و بزرگوارى واقعى اینجاست. پس با این جاه و جلال
حقیقى دیگر چه جاى غرور پوچ و فخرفروشى بر دنیاى فانى است؟


برگرفته از آیه 18 سوره مبارکه لقمان»
«وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فىِ الاَرضِ مَرَحاً اِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور.»

[ شنبه 88/10/26 ] [ 8:40 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

きらきら