صدای نگاهت
نگاهم ،صدای نگاهت را میشناسد
و خوب میشنود
دست های خیس بارانم باآفتاب
نگاهت خشک میشود
و با ورزش گونه هایت دوباره جان میگیرد
و من تنها همین لحظه را از خدا میخواهم
با آجرهای احساسم دیواری بنا خواهم کرد
سراسر عشق
یکطرف رنگ سفید رنگ پاکی وصفا
یکطرف نقش تو تنها باشد
[ دوشنبه 89/8/3 ] [ 8:57 صبح ] [ مجتبی نصیری ]