پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکی است
حرم ودیر یکی سبحه و پیمانه یکی است
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکی است
هر کسی قصه شوقش به زبانی می خواند
چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکی است
این همه شکوه ز سودای گرفتاران است
ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکی است
ره هر کس به فسونی زده ان شوخ ار نه
گریه نیمه شب و خنده مستانه یکی است
گر زمن پرسی از ان لطف که من می دانم
اشنا بر در این خانه و بیگانه یکی است
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکی است
عشق اتش بود و خانه خرابی دارد
پیش اتش دل شمع وپر پروانه یکی است
گر به سر حد جنونت ببرد عشق عماد
بی وفایی و وفاداری جانانه یکی است
( عماد خراسانی )
[ سه شنبه 91/12/8 ] [ 11:51 صبح ] [ مجتبی نصیری ]