پیشگویی

سلطان محمود غزنوی روزی در خانه ای چهاردر نشسته بود. حکیم ابوریحان را طلبید و گفت:طالع وقت بگیر و حکم کن که من از کدام در از این چهار در بیرون خواهم رفت، اگر خلاف حکم تو ظاهر شود تو را به قتل رسانم . حکیم حیران بماند که چه چاره سازد اما چون بدخویی او را می دانست از امتثال امر چاره ندید ، اصطرلاب برداشت و ارتفاع گرفت و ملاحظه تمام و احتیاط بلیغ به جای آورد، بعد از آن چیزی بر کاغذ نوشت و در هم پیچید و در زیر بالش محمود قرار داد، پس محمود میتین طلبید و بفرمود تا ضلعی را که میان مشرق و شمال بود بشکافتند و از آن شکاف بیرون رفت ، پس کاغذ را طلبید و سر گشاد و بخواند.نوشته بو که سلطان از هیچ در بیرون نرود بلکه دیوار را بشکافد و از فرجه ای که میان مشرق و شمال باشد بیرون رود!!!جوامع الحکایات