با عرض تسلیت رحلت جانسوز حضرت فاطمه معصومه (س)گفتم چند شعر درباره مادر بنویسم امیدوارم که خوشتان بیاید:
مادر ای نازنینم
مادر ای تاج نگینم
مادر ای صفای قلبم
ای که دست توست در دستم
مادرم هستی من تویی تو
گرمی وجود من تویی تو
من در شکمت ارمیدم
من با شیره جانت پروریدم
دران لحظه گهواره ام تو بودی
شب و روزو بودو نبودم تو بودی
من به تو خیلی دلبسته بودم
در این ماهها چه دورانی داشتم
چه عشق وچه دنیایی داشتم
وقتی چشم به دنیا گشودم
محبت وشادی را درچشمان تو دیدم
این دنیا برایم مانند ان دوران نبود
این همه پهناورو گسترده چو دریا نبود
مادرم همیشه در نگاهش شادیست
بر روی لبانش غنچه های لبخند جاریست
از همان روز اول با من سخن گفت
از محبت و عشق وصفا برایم گفت
مادر به من راه رفتن مهربان بودن یاد داد
به من راه و رسم دوستی عشق خدا داد
مرا با شیره جان خود پرورید
مرا در اغوش گرم خود ارمید
مرا بزرگ کردو به مدرسه فرستاد
به من اعمال خوب را یاد داد
چه سختیها ورنجها برایم دید
چه خواریها و ناراحتیها برایم دید
اگر من مریض می شدم حالی نداشت
از صبح تا شب غذاو خوابی نداشت
مادر ای بهشت زیر پایت و فدای نام تو
فدای یک تار گیسوی سیاه تو
مادرم یکمی نگام کن
مادرم مرا صدا کن
مادرم عشق من شب و روز دعای توست
جان من همیشه برای توست
زمین و اسمان و موجودات گواه زحمتهای توست
دیده من همیشه دیوانه نگاه توست
کاشکی من قدر زحمتهای تو رو بدونم
همیشه عشق و محبت تو باشه ورد زبونم
ای خدا برام بمونی همیشه
الهی زنده باشی همیشه ای مادر ای مادر ای مادر...
برایم دعا کنید
[ شنبه 86/2/8 ] [ 8:35 صبح ] [ مجتبی نصیری ]