شهادت مظلومانه امام باقر علیه السلام تسلیت باد
امام باقر علیه السلام علیه السلام می فرماید: «وَ أُوصِیکَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوکَ فَلَا تَخُنْ وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَع» (تحف العقول، ص292)
[ای جابر!] تو را [در برخورد با مردم] به پنج چیز وصیت می کنم:
1. اگر بر تو ظلم و ستمی شد، تو ستم مکن؛
2. اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن؛
3. اگر تکذیب شدی، غضب مکن؛
4. اگر مدح شدی، شاد مشو؛
5. اگر نکوهش شدی، بی تابی مکن.
[ یکشنبه 94/6/29 ] [ 10:59 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
تا سه خصلت در مومن نباشد مومن نیست:
سنّتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنّتی از امامش.
امّا روش و سنّت پروردگارش، رازداری است و روش و سنّت پیامبرش (صلی الله علیه واله وسلم) ملایمت با مردم است و روش و سنّت امامش (علیهم السلام) شکیبایی در تنگناها و تهی دستی است
[ دوشنبه 94/6/9 ] [ 12:22 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
خوشا به حال کسی که به خاطر موعودی که آن را ندیده
دست از تمایلات و خواهش های حاضر بردارد .
وسایل الشیعه، ج 11، ص 244
اگر لذّت ترک لذت بدانى دگر لذت نفس لذت نخوانى
سفرهاى علوى کند مرغ روحت گر از چند آزمایش آن را پرانى
.
[ شنبه 94/6/7 ] [ 9:28 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
صدای نماز جماعت در حیاط مسجد پیچیده بود. معلوم بود رکعت آخر نماز هستند. من هم به سرعت به سرویس بهداشتی مسجد رفتم تا وضو بگیرم تا حداقل به فیض نماز دوم برسم. داشتم صورتم را می شستم که امام جماعت مسجد هم وارد سرویس شد. به ایشان سلام کردم. روحانی محترم و شناخته شدهای در بین مردم بود. دارای اخلاقی خوش و رویی گشاده. بعد از سلام و احوالپرسی مختصر با من به دستشویی رفت.
[ یکشنبه 94/5/11 ] [ 9:19 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
1 - اگر با مشکلات فراوانی مواجه هستید با شماره 2 و داخلی 153 تماس بگیرید.
با تماس با این شماره مهم و ضروری راهی مطمئن و شایسته برای مبارزه و در نتیجه پیروزی بر مشکلات به شما معرفی میشود و در طول تاریخ انسانهای زیادی با این شماره تماس گرفته و توانستهاند بر مشکلات غلبه کنند، برای شما به محض تماس با این شماره آیه نورانی زیر تلاوت خواهد شد:
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ : ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است) (البقرة : 153)
امیر م?منان علی علیهالسلام از مصادیق بارز افرادی بود که در طول زندگی با این شماره بارها و بارها تماس گرفتند، چنانچه در روایتی میخوانیم که هر گاه کار سختی برای حضرت پیش می آمد حضرت دو رکعت نماز میخواندند (تفسیر صافی ذیل آیه شریفه)
همچنین در حالات صدرالدین شیرازی (معروف به ملاصدرا) و همچنین ابن سینا نیز نقل کردهاند که این دو مرد بزرگ در لحظات سختی و مشکلات با این شمارهها تماس گرفته و مشکلات علمی خود را اینگونه حل میکردند. (فوائد الرضویه، ص 380.)
2 - اگر ثروت میخواهید با این شمارهها تماس بگیرید (شماره 5 و داخلی 66) (شماره 53 و داخلی 39) ادامه مطلب...
[ سه شنبه 94/5/6 ] [ 8:47 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
رسیدن به قله یک کوه، نیازمند عبور از سربالایی است.
هیچ کس نمیتواند با پای خودش بدون اینکه
سربالایی را پشت سر بگذارد به قله برسد.
درست است که عبور از سربالایی کمی دشوار است، ولی
اگر قصد رسیدن به قله باشد،
قلهای که از آنجا میتوان همه شهر را دید، شوق رسیدن به آن،
جایی برای خستگی نمیگذارد و بدون اینکه چیزی از دشواریهای راه حس کنیم
به قله میرسیم و اکنون
میتوانیم از زیباییها و چشماندازهای فوقالعاده جذاب آن لذت ببریم.
پس قلهات را برگزین.
فکر کن که از کدام کوه میخواهی بالا بروی
و به یاد داشته باش که هرقدر این قله
بلندتر باشد، قسمت اعظمتری از شهر را در اختیار خواهی داشت
و لذت بیشتری خواهی برد.
بر مقصد خود تمرکز کن و با تمام وجود آن را حس کن
، آن موقع است که حتی عبور از سربالایی هیمالیا
هم برایت لذتبخش است و هیچ خستگی به همراه ندارد.هر چه از کوه بالاتر رویم، چشم انداز گسترده تری را می بینیم.
مصمم و با اراده باشید
[ دوشنبه 94/5/5 ] [ 8:28 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: «بشّاشیّت و گشاده روئى در برخوردهاى اجتماعى، مایه جلب محبت مردم و قرب به خداوند است» (محدّث نورى، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 453)
این وعده ی خداوند است که محبت افراد شایسته و با ایمان را خدا در دل های دیگران قرار می دهد. این وعده کذب بردار نیست. (إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا) (مریم/96)
تا می توانید محبت خدا را در دلتان قرار دهید.
[ یکشنبه 94/5/4 ] [ 1:43 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
[ چهارشنبه 94/4/10 ] [ 2:38 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم،کافی ست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم ، کافی ست
آسمانی تو ! در آن گستره ، خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم ، کافی ست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم ، کافی ست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق مرا خوب ترینم ! کافی ست ...
[ چهارشنبه 93/12/6 ] [ 1:16 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست | غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست | |
رو مداوای خود ای دل بکن از جای دگر | کاندر این شهر، طبیب دل بیماری نیست | |
شب به بالین من خسته بهغیر از غم دوست | ز آشنایان کهن، یار و پرستاری نیست | |
بهجز از بخت تو و دیده? من، در غم تو | شب در این شهر به بالین سر بیداری نیست | |
گر هما را ندهد ره به در صومعه شیخ | در خرابات مگر سایه? دیواری نیست؟ |
[ پنج شنبه 93/11/2 ] [ 6:48 عصر ] [ مجتبی نصیری ]