هرچه باشد من نمک پرورده ام / دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است / فاطمه حلال صدها مشکل است . . .
و چقدر مظلوم بودی و علی از تو هم، مظلومتر.
و آنگاه که پدر، در بسترِ ارتحال افتاد، قلبت شکست.
هیچوقت، تو را چنین غمگین ندیده بودم.
پدر که گریههایت را دید، در آغوشت کشید؛ هر چند خود نیز میگریست! راستی! نگفتی پدر، برایت چه گفت؟
چه زود او را فراموش کردند و حرفهایش را! چه زود، تو را خشمگین کردند و خدا را.
آمده بودند تا علی را بِبَرند. یادت میآید؟ هر چند، به یاد آوردنش نیز قلبم را میآزارد. هر چند، هیچکس نمیخواهد تو را به یاد بیاوَرَد، اما من شهادت میدهم خونِ تو را و کودک نیامدهات را و «فضه» نیز با من همزبانی خواهد کرد آغوشِ گرم و خونینت را.
تمامِ مظلومیت، در چشمهای علی علیهالسلام جمع شده بود و ریسمان، فریاد را در گلویش میشکست.
دیگر وقتِ نشستن نبود. انگار پیامبر بود که برخاست و از پسِ پرده ـ در مسجد مدینه ـ سخن گفت؛ برآشفت و تو ـ دیگر ـ هیچ نگفتی؛ هر چند کودکانت را در برابر دیدگان اشکبارِ علی علیهالسلام در آغوش گرفتی؛ هر چند علی علیهالسلام ?? سال، تنها شد؛ هر چند...
پیشاپیش فرا رسیدن ایام شهادت بی بی فاطمه الزهرا سلام الله علیها را به همه شما دوستان عزیزم تسلیت عرض مینمایم.
[ پنج شنبه 90/1/25 ] [ 9:47 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
استقامت در لغت صبر است و معنا زینب است صبرباشد قطره ای ناچیزو دریا زینب است
گاه کثرت برکت در خانه است؛ همان خانه بیزوالی که ریشه در کوثر دارد و بر ستونهای کسا، تکیه داده است. شب تکثیر رحمت، در خانهای است که اهل آسمان، برای ورود به آن اذن میگیرند.
شب لبخند فاطمه و علی است؛ تبسم خدا و جبرئیل.
ولی مردم چه میدانند، این قنداقه کوچک، استقامت کوهها را به سُخره خواهد گرفت و ارتفاع شکیبایی را به زانو درخواهد آورد؟
زینب(س) آمده است،تا صبر، از ظرفیت تعریف شده خود، عدول کرده باشد. آمده است، تا پایمردی بر مدار بینهایت انسانیت استقرار یابد. آمده است تا کوثر، کوثری ممتد آورده باشد.
شاید هیچکس به روشنی رسول الله(ص)، گستره این آمدن را به یقین نرسیده! این را آغوش بیکرانی که برای فشردنش گشوده، اثبات میکند.
از کربلا بپرس!
آیا شکوه این میلاد، تناسبی ازلی با رویش بهار، در متن زمان ندارد؟!
آیا این بهار اهلبیت(ع)، شکوفایی خویش را در بطن مصایب، دنبال نخواهد کرد؟! اینها را میتوانی از کربلا بپرسی؛ چیزی جز «ما رایتُ الاّ جَمیلاً»، پاسخ آن نخواهد بود.
سلام هماره تاریخ، بر لحظه طلوع او؛ لحظه شکفتن خورشید شکیب، بر کوه ایمان! سلام بر او که نامش «زینب» است و یادش جاودان!
آه، ای خواهر خاطرات تشنگی! ای پرده پوش پنهانیترین جراحت آسمان
میلاد اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبری (س) بر همه شما مبارکباد
[ شنبه 90/1/20 ] [ 8:49 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
دست از من بردار!
یکی از شاگردان شیخ از ایشان نقل کرده که:
« نفس خود را در عالم معنا دیدم؛ به او گفتم: دست از من بردار!
گفت: مگر نمیدانی که من تا تو را هلاک نکنم از تو دست نخواهم کشید! »
پیامی از برزخ!
یکی از دوستان شیخ نقل میکند: روزی خدمت ایشان بودم فرمود:
« جوانی را در برزخ دیدم که میگفت: نمیدانید این جا چه خبر است! هنگامی که این جا بیایی خواهید فهمید؛ هر نفسی که به غیر یاد خدا کشیدهاید به زیان شما تمام شدهاست! »
اهتمام به دو ذکر
یکی از ارادتمندان جناب شیخ میگوید: شیخ به «استغفار» و «صلوات» خیلی اهمیت میداد و دریافته بود که این دوذکر، دو بال پرواز سالک است. شیخ میفرمود:
« هر کس در طول زندگی زیاد صلوات بفرستد، به هنگام مرگ، رسول خدا صلی الله علیه و آله لب او را میبوسد. »غلبه بر وسوسه شیطان هنگام دیدن نامحرم
دکتر فرزام نقل میکند: جناب شیخ رجبعلی ذکر « یا خیر حبیب و محبوب صل علی محمد و آله » را بعد از دیدن نا محرم بسیار مؤثر و کارساز میدانستند و بارها این ذکر را به بنده سفارش و توصیه فرمودند تا از وسوسه شیطان در امان باشم، میگفتند:
« چشمت به نامحرم میافتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! اما اگر خوشت آمد، فوراً چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: یا خیر حبیب...؛ یعنی: خدایا من تو را میخواهم، اینها چیه، اینها دوست داشتنی نیستند، هر چه که نپاید دلبستگی نشاید... »
تشرفآیت الله زیارتی
یکی از شاگردان شیخ نقل میکند که: جناب شیخ به مرحوم آیت الله آقای زیارتی در مهدی شهر، برای تشرف خدمت ولی عصر- عجل الله تعالی فرجه- دستور العملی داده بودند . پس از انجام آن به شیخ مراجعه کرد و عرض کرد که دستور العمل را انجام دادم و موفق نشدم؟
شیخ توجهی کرد و فرمود:
« هنگامی که در مسجد نماز میخواندید سیدی به شما فرمود: انگشتر در دست چپ کراهت دارد، و شما گفتید: کل مکروه جائز، هم ایشان امام زمان علیه السلام بودند. »
تشرف یک مغازه دار
دو نفر مغازه دار عهده دار زندگی خانواده سیدی میشوند، یکی از آن دو برای تشرف به محضر امام زمان علیه السلام ذکر سفارش شده شیخ را شروع میکند. پیش از شب چهلم، یکی از فرزندان خانواده سید نزد او میآید و یک قالب صابون میخواهد. مغازه دار میگوید: مادرت هم فقط ما را شناخته، فلانی هم هست،- اشاره به مغازه دار دیگر- میتوانید از او بگیرید! این شخص میگوید: شب که خوابیدم، ناگهان متوجه شدم که از داخل حیاط مرا صدا میزنند، بیرون آمدم کسی را ندیدم، مجدداً خوابیدم، باز مرا به اسم صدا کردند ... تا سه بار، دفعه سوم، در منزل را باز کردم، دیدم سیدی روی خود را پوشانده است و میگوید:
« ما میتوانیم بچههایمان را اداره کنیم، ولی میخواهیم شما به جایی برسید. »
[ سه شنبه 90/1/16 ] [ 6:8 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
سلام دوستان
خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق
خورد،برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت و دوباره سال نو آمد.
آرزوی ایامی خوش و خرم در کنار خانواده تان را دارم
روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد
سال خوبی داشته باشید.
همیشه سبز و بهاری باشید.
[ پنج شنبه 89/12/26 ] [ 9:13 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
« مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ. »
« هرکس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أ هل بهشت خواهد بود. »
کامل الزیارات : ص 536، ح 827، بحارالانوار: ج 99، ص 265
شهادت حضرت فاطمه معصومه (س) بر همه شیعیان جهان تسلیت باد
سلام بر بزرگ بانویی که نسیم یادش،
دل ها را به مهمانی چراغ ها آورده و دریای
جان های عاشق را خروشان کرده است،
با بوی شب بوها و صدای مناجات!
خوب می دانم که روز وفات تو، روز تاریکی برای سرزمین قم بوده است.آسمانش، دل به هوای تو بسته بود و خاکش، به شوق قدم هایِ تو نفس می کشید؛ اما ناگهان، موج حزن و اندوه، در همه شهر جاری شد.
.
[ سه شنبه 89/12/24 ] [ 9:8 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
ولادت با سعادت یازدهمین خورشید ولایت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام بر شما دوستان عزیز تبریک و تهنیت باد.
شمیم گلهای «ربیع الثانی»، فضای «مدینه» را فرا میگیرد و لحظهها آکنده از عطرِ «صلوات» میشود. خانه «امامت» را اینک پایان انتظار است؛ انتظاری که آمدنش را با «انتظاری» شگفت و گسترده، پیوند خواهد زد.
کسی میآید از آن سوی کهکشان ها، ـ عطر شکوفه بر لب ـ تا غربت سرایِ مدینه را غرق شادی و شور نماید؛ غرق عطر حضور!
کسی میآید که ادامه «خیر» است؛ از «آدم» علیه السلام تا «خاتم» صلی الله علیه و آله و از حضرت خاتم صلی الله علیه و آله، تا وارث حقیقیِ خیر؛ «حضرت بقیة اللّه الاعظم، مهدی عجلاللهفرجه».
کسی میآید که بهارانه ربیع الثانی را علت طراوت و درون مایه شگفت زیبایی ست.
بهار تازه و گل تازه و چمن تازه ستاره یار و فلک یار و دورگردون، یار
هر آن که بر گل رخسار تو گشاید چشم بهار را چه کند؟ ای به «چهر» رشکِ بهار!
درخت اگر گل سوری، به باغ آورده نهال قامت تو، آفتاب دارد بار!
مولاجان، یا ابامحمد، یا حسن بن علی علیهماالسلام!
درود خداوند بر تمام لحظههای آسمانی زندگی ات؛ چه در مدینه، چه در سامّرا! چه آنگاه که «عطر ولادتت»، مشام مدینه را نواخت؛ چه آنگاه که «سوز شهادتت»، سینه سامّرا را گداخت!
مولا! امروز، نام و یادت آسمان و زمین را مفتون خویش کرده است و دلها، پر از شادمانههای «ولایت» توست!
مولاجان، دردمندانیم، بسته به آستانت نظر! عطایمان کن در دنیا زیارتت را و در آخرت شفاعتت را.
امروز دریاب دلهای شیفتهای را که مفتون اجابت نگاهت شدهاند.
دریاب در اجابت سبز دعایت، قنوتِ دستهایی را که دخیل به «سامّرای» یادت بستهاند و تو را به عظمتِ «موعود واپسین» قسم میدهند.
برآور حاجتهایمان را مولا!
[ یکشنبه 89/12/22 ] [ 8:23 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
زن که باشی
دربارهات قضاوت میکنند؛
در بارهی لبخندت
که بیریا نثار هر احمقی کردی
دربارهی زیباییات
......که دست خودت نبوده و نیست
دربارهی تارهای مویت
که بیخیال از نگاه شکآلودهی احمقها
از روسری بیرون ریختهاند
دربارهی روحت، جسمت
دربارهی تو و زن بودنت، عشقت، همسرت
قضاوت میکنند
تو نترس و زن بمان
احمقها همیشه زیادند
نترس از تهمت دیوانههای شهر
که اگر بترسی
رفته رفته
زنِ مردنما میشوی
[ سه شنبه 89/12/10 ] [ 8:54 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
23 ربیع الاول سالروز ورود پر خیر و برکت حضرت فاطمه معصومه (س) را به شهر مقدس قم گرامی می داریم....
ورود حضرت معصومه به قم تقریباً در 23 ربیع الاول سال 201 هجری بوده است.[7] یوسف علی یوسفی مینویسد:
«حضرت معصومه روز یکشنبه 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری برابر با اول آبانماه 195 هجری شمسی شهر قم را با قدوم مبارکش منور ساخت».[8]
خانه موسی بن خزرج که محل فرود آمدن حضرت معصومه است در آن روز در منتهی الیه سمت جنوب غربی شهر قم بوده ... امروزه در محله «میدان میر» محلی است به نام ستیه[9] که مسجد و مدرسهای در اطراف آن بنا کردهاند و از قدیم الایام سینه به سینه رسیده است که این مکان جای فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه است.[10]
مقام و منزلت معنوی آن حضرت:
کمتر امامزاده ای به اندازه حضرت معصومه علیها سلام مورد توجه امامان معصوم علیهم السلام قرار گرفته است.
امام صادق علیه السلام فرمود: روزی بانویی از فرزندان من به نام فاطمه در قم دفن می شود هر کس او را زیارت کند بهشت برای او واجب می گردد.
امام رضا علیه السلام: هرکس معصومه را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
[ یکشنبه 89/12/8 ] [ 7:54 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
ولادت مسعود نبی مکرم اسلام حضرت ختم مرتبط، حضرت محمد مصطفی (ص ) و سلاله پاکش حضرت امام جعفر صادق (ع) بر همه شیعیان اسلام و شما همکار گرامی مبارک باد
امشب، جبرئیل امین، دستی در نور و دستی در آینه دارد. شبی است که آفتاب حجاز، سر از مشرق روشنایی برمی آورد و این شب بی سحر را فرمان هجرت می دهد.
امشب چه شبی است، شب بی تکرار عبداللّه و اینک، از او فرزندی خواهد آمد که جهان را بر پله اول خراجش نهادند تا او بپذیرد و آسمان را طفیلی آستانش گذاشتند تا قدرش، عالمی را حیران نماید. مردی می آید تا بهار، بر قدم هایش بوسه زند و پرنده های یخ بسته پاییز، بار دیگر سرود میلادش را تکثیر کنند و حجاز، از نوازش دستانش، این شهرت پنهان را از او هدیه گیرد.
او می آید تا غبار را از پیراهن انسانیت بتکاند و تبسم خود را بر آینه ها حک کند.
عود بسوزانید و کوچه های دلتان را مفروش از شکوفه کنید؛ که برترین مخلوقات خداوند، از راه می رسد. محمد صلی الله علیه و آله می آید؛ با معجزه شق القمر. آسمان، به پیشوازش، خاک جزیرة العرب را ستاره می پاشد.
مبارک باد، میلاد روشنی و نیکی! خجسته باد، قدم های نورسیده انسانیت و یگانه پرستی! امشب، از گوشه گوشه آسمان، سمفونی ستاره بلند است.
تو، عزت آفرینشی و زمین، بر ستون های بودن تو، این گونه استوار مانده است.
[ یکشنبه 89/12/1 ] [ 9:53 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
شهادت امام حسن عسگری (ع) بر همه شما دوستان تسلیت باد
ایشان فرمودند:
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1- تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3- انفاق در راه خدا
وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295
[ شنبه 89/11/23 ] [ 9:59 صبح ] [ مجتبی نصیری ]