سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو اللطیف

مطالب مفید، دلنوشته ها و ... این وبلاگ تقدیم به همه بیداردلان

بهار حاضر
ما در جستجوى بهاریم غافل از اینکه بهار همیشه و همه جا در کنار ماست، با
ماست؛ و براى ماست. ما بهار را مى‏طلبیم، غافل از اینکه بهار، خود بیشتر
از ما طالب ماست. بهار به دنبال ماست و ما را مى‏جوید و به خاطر ماست که
چشمان پرمهرش همیشه همچون دو چشمه جوشان دُرافشانى مى‏کند. ما به خود
مى‏بالیم که به دنبال بهاریم ولى احساس مى‏کنیم که او چون آهویى چابک از
کنار ما مى‏گذرد و نمى‏خواهد دست‏مان به او برسد. فکر مى‏کنیم که ما به
دنبال او هستیم، اما نه این بهار است که به دنبال ماست و قدم به قدم
همراهى‏مان مى‏کند؛ فقط باید چشمان‏مان را باز کنیم و نیک بنگریم. اگر خوب
نگاه کنیم جاى پاى سبزش را در چند قدمى نگاهمان خواهیم دید و مى‏توانیم
شاد و خوشحال پابوس قدوم سبزش باشیم.
یا مهدى، اى بهار دل‏هاى ما،
مهربانى را از تو مى‏آموزیم و وفا را از تو یاد مى‏گیریم. مى‏دانیم که هیچ
گاه تنهایمان نگذاشتى و نخواهى گذاشت. پس اى بهار زندگى‏مان، عاجزانه از
تو مى‏خواهیم که بار دیگر ما را به نزد خود بخوانى.

یا اباصالح المهدى، دیدار تو، آرزوى ماست.


[ دوشنبه 89/2/13 ] [ 8:23 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

رنج

 من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد...

 که چرا انسان این دانا ، این پیغمبر ،
                      در تکاپوهایش ، چیزی از معجزه آن سوتر ،
                                                          
ره نبرده ست به اعجاز محبت!

چه دلیلی دارد؟
           
چه دلیلی دارد ، که هنوز ، مهربانی را نشناخته است!
                     
و نمی داند در یک لبخند ، چه شگفتی هایی پنهان است!

من برآنم که در این دنیا
                                      
خوب بودن _به خدا _ سهل ترین کار است.

و نمی دانم
             
که چرا انسان ، تا این حد با خوبی بیگانه است!!
                                                     
و همین درد مرا سخت می آزارد...



[ چهارشنبه 89/2/8 ] [ 8:18 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

آگاه باش
    آگاه باش که چه می گویند و تو چه می شنوی...

                                         بدان

        که با تو چه می کنند و تو خود را دست چه کسانی می سپاری...

                                        بفهم

        که چگونه تو را پس می زنند و تو چگونه به آنها تکیه می کنی...

               آری....ما  با چیزهایی زندگی می کنیم  که نمی فهمیم

              اما اگر روزی فهمیدیم زندگی کردن بر ما سخت خواهد شد

                  پس تا می توانی نفهم و یا خود را بزن به نفهمی...



[ شنبه 89/1/28 ] [ 7:47 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

شادی

شادى احساسى درونى است که بیشتر از طریق علایم و نشانه‏هاى غیرکلامى، حالت چهره، وضع بدن، حرکات چشم و لب نمایان مى‏شود.
افراد برون‏گرا، مردم‏آمیز و جمع‏گرا به دلیل ویژگى‏هاى رفتارى خاص‏شان چون ارتباط با دوستان، مشارکت و تماس‏هاى اجتماعى متعدد، داراى بیشترین عواطف مثبت هستند. عدم تمایل شخصیت‏هاى درون‏گرا به داشتن تماس اجتماعى، مانع دستیابى به عواطف مثبت شدید است.
مهم‏ترین عامل ایجاد عواطف منفى، باورهاى غلط، غیرمنطقى و خودمخرب است. اصلاح افکار غیر منطقى باعث کاهش یا ضعف عواطف منفى مى‏شود.
 یکى از مهم‏ترین راههاى شاد زیستن، فعال بودن است. برنامه‏ریزى براى فعالیت‏هاى خوشایند مثل: ورزش، گردش، شرکت در جمع‏هاى خانوادگى و دوستانه و پرداختن به امور اخلاقى و معنوى مى‏تواند بر فعالیت‏هاى خوشایند بیفزاید. فعالیت‏هاى خوشایند از جمله مؤثرترین شیوه‏هاى کاهش عواطف منفى و افزایش شادى است.

براى برنامه‏ریزى شاد زیستن مى‏توان:
- در همه حال به خدا توکل داشته، از او کمک خواسته و با او درددل کنیم.
- مهارت‏هاى اجتماعى خود را افزایش دهیم. برخى رفتارهاى مفید عبارتند از: توجه به گفته‏هاى دیگران، ترغیب و تشویق افراد مقابل به ابراز عقاید خود، مکث کردن در پایان صحبت و رعایت بهداشت فردى؛
- فعالیت‏هاى روزمره لذت‏بخش را در برنامه خود بگنجانیم؛
- غصه گذشته را خوردن و نگران آینده بودن، مشکلى را حل نمى‏کند؛
- نقش بازى کردن و دورى از خویشتنِ خویش، عواطف منفى را زیاد خواهد کرد؛
- افکار غیر منطقى و خطاهاى شناختى را شناسایى و به مقابله جدى با آنها برخیزیم؛
- توجه خود را روى افکار مثبت و خوش‏بینانه متمرکز کنیم.
در هر حال، چه بهتر که در جلسات و محافل دوستانه مشکلات و نگرانى‏هاى خود را بزرگ جلوه نداده و آنها را به دیگران منتقل ننماییم. و همان‏طورى که معتقدیم مؤمن گشاده‏رو است و با لبخند خود به دیگران آرامش مى‏بخشد سعى نماییم به موفقیت‏ها و جنبه‏هاى خوشایند زندگى اندیشیده و افسرگى را به خود راه ندهیم.



[ چهارشنبه 89/1/25 ] [ 8:15 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

مدال لیاقت خدا

مدال لیاقت خدا

نشان لیاقت خدا، مدالی نیست که بر گردنت بیاویزی. نشان لیاقت خدا، تنها
چند خط ساده است؛ خط‌های ساده‌ای که بر پیشانی‌ات می‌کشد. هر تقویم که
تمام می‌شود، خطی بر خطوط پیشانی‌ات اضافه می‌گردد و روزی می‌رسد که
پیشانی‌ات پر از دست‌خط خدا می‌شود. آیینه‌ها می‌گویند آن‌کس زیباتر است
که خطی بر چهره ندارد؛ آیینه‌ها اما دروغ می‌گویند. دست‌خط خدا بر هر
صفحه‌ای که بنشیند، زیبایش می‌کند. جوانی، بهایی است که در ازای دست‌خط
خدا می‌دهیم. دست‌خط خدا اما پیش از این‌ها می‌ارزد. کیست که جوانی‌اش را
به دست‌خط خدا نفروشد؟



[ یکشنبه 89/1/22 ] [ 7:53 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

به سوی تو

نیایش

بزرگ و ستودنی‌ست نام تو یا لطیف! و نیایش و ستایش سزاوار چون تو خدایی است که آب و خاک و باد آتش را آن‌سان آفریدی که از هم بگریزید و به هم بیاویزند تا زمین گهواره‌ای امن و آرام باشد.

خدایا! تو خاک را با گل‌ها، پرندگان و درختان سر به فلک‌کشیده مزین کردی تا خانه‌باغی را که در آن متولد شده‌ام، به فراموشی نسپارم؛ خانه‌باغی که در زیر درختانش رودهای شیر و عسل جریان دارد، و هر که سزاوار بودن در آن‌جاست بنده‌ای درخور توست. از نیاکانم شنیده‌ام ساکنان آن خانه‌باغ بی‌زوال از زمستان‌هایی مهیب می‌گذرند و به بهار بودن با تو می‌رسند. این همه را می‌دانم ای ستودنی پاک! اما این روز و این سرمای سخت تاب و توانم را زایل می‌کند، و وقت و بی‌وقت، خطایی، لغزشی، گناهی سد راه بندگی‌ام می‌شود. آن‌گاه من می‌مانم با زبانی که بند آمده است وبلد نیست آن‌سان که باید پوزش بخواهد. می‌مانم با سر انگشتانی که یخ زده‌اند و باید کورمال کورمال به دنبال راه بهشت بگردند.

خدایا! زمین به راه و بی‌راهه‌اش زبانزد است، من به خطا و لغزشم و تو به چشم‌پوشی و بنده نوازی‌ات. خداوندا از این همه سختی و انجماد به رحمت تو پناه می‌برم که از خاک تیره چیزی بر نمی‌آید تا از افلاک نوری نرسد.

ای کسی که دانه را می‌شکافی و ابر را بر باد می‌نشانی! آن‌چنان نپسند که بندگانت از من بترسند و بگریزند که مهمان برهوت خشک شدن نزدیکی به هلاکت و مرگ است.

خدایا! درختان غرور و خساست را نمی‌شناسند، حتی تهیدست‌ترینشان سایه‌ای، خنکای لذت‌بخشی و تکیه‌گاهی دارد که خستگی کسی را بزداید. خدایا! بخشندگی شایستة توست و هدیه‌ای از سوی تو که می‌شود به آن دل خوش کرد، مرا نیز با چنین منتی عزیز بدار تا در اوج فقر از بخشیدن و بخشودن باز نمانم. وقتی از آب‌های راکد چیزی جز فساد و تباهی بر نمی‌آید، روانی، زلالی و سخت‌کوشی رودها را به من ببخش تا با ذهنی شفاف از راه‌های ناگشوده بگذرم و ردپایی از لطافت و سرسبزی بر جای بگذارم و در انتها به دریای مهربانی تو برسم.

الهی! رویش برگ، خنده گل بال‌بال زدن شاپرکی که تازه پیله را شکافته، شکوفه کردن درختان مرده و...

همه نماد و نشانه‌اند و معجزاتی که لحظه لحظة زندگی‌مان را آکنده است از روزی که این اتفاق‌های خارق‌العاده را طبیعی قلمداد کنم و تو را با آن‌ها به یاد نیاورم به سوی تو می‌گریزم؛ به سوی تو ای شنوای بینای بخشنده.

خدایا سال جدید را سالی پر از موفقیت و سلامتی و نشاط و خرمی و کامیابی برای ما قرار بده و دلت ما را با عشق خودت نورانی کن.

 



[ شنبه 89/1/14 ] [ 12:3 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

انشاءالله فصلها

* معنای حقیقی بهار، فقط در لغت‌نامه خدا یافت می‌شود.

* فروردین، آغاز اعتراض بهار بر حکومت نظامی زمستان است.

* بهار، عادت نیک طبیعت است و ترکش موجب مرض و حرج و شدت.

* بهار، تحقق ان‌شاء‌الله فصل‌هاست.

* بهار، تنها ایجازی است که به اطناب سخن می‌گوید.

* نوروز، بهانه‌ای است تا روز نو را به روزگارانی نو بدل کنیم.

* بهار، مبدأ عاشقی‌ها و مخزن‌الاسرار عاشقانه‌هاست.

* نوروز، تاریخی است که جغرافیای جهان را تغییر می‌دهد.

* بهار، از گران‌بهاترین کالاهای مصرفی جهان است.

* بهار، فصلی است با قدمت، کهن، با ارزش، گران‌بها، خیره‌کننده، بی‌مثال و بی‌همتا که هرگز عتیقه نمی‌شود.

* بهار، رویش آیه‌ها و عبرت‌ها، بلوغ رسای قنوت در نماز متواضعانه هستی است.

* مروارید بهار، از صدف طبیعت سر برآورد و با هزاران سلام زلال، قدم بر قلب‌هایی به وسعت بی‌کران گذاشت و با کوله‌باری از عطوفت و عشق و صفا، بر سینه فراخ یاران نشست و با قلم سبز یک‌رنگی و بندگی بر پیشانی صخره‌ها نگاشت: یا مقلب‌القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار...

هر بهار، فرشتگان معطر طبیعت، فوج‌فوج از عرش فرود می‌آیند و مشت‌مشت بر فرش، سلامت و سعادت و سخاوت و سرور و سبزینگی نثار می‌کنند.



[ سه شنبه 88/12/25 ] [ 8:37 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

دل‏خوشى سیرى چند؟
آیا تا به حال به گنجایش دلت فکر کرده‏اى؟ پا داده بخواهى وسعت دلت را اندازه بگیرى؟
راستى، دلت گنجایش چه چیزهایى را دارد. عشق؟ نفرت؟ کینه؟ حسد؟ مهربانى؟ ...
ما واقعاً نمى‏دانیم چه چیزهایى در دل تو جاى گرفته و جاى مى‏گیرد اما مى‏توانیم به تو شاخص بدهیم. این شاخص‏ها مى‏تواند کمکت بکند تا گنجایش و وسعت دلت را اندازه بگیرى. براى رسیدن به جواب کافى است به تمام سؤالات از ته دل جواب بدهى سپس برگردى و جواب‏هایت را مرور کنى. همین.
1- آیا فکر مى‏کنى تا به حال به جز شاعران و نویسندگان، کسى گنجایش دلش را اندازه گرفته است؟
2- آیا واقعاً دل شکستنى است؟
3- آیا شکست در دلت خوب جاى مى‏گیرد؟
4- آیا در دلت عشق جاى بیشترى مى‏خواهد یا نان؟
5- آیا در دلت خود را مى‏بخشى؟ دیگران را چطور؟
6- آیا در دلت نورى مى‏بینى؟ یا پرتویى؟ آرزو داشته‏اى نور دلت فروزان باقى بماند؟
7- شده به دلیل شکست در زندگى، از سر حماقت، در دل به فکر خودکشى افتاده باشى؟ یا از شکست‏ها و اشتباهات بیش از موفقیت‏ها درس آموخته‏اى؟
8- آیا در دل آرزو نکرده‏اى نمونه‏اى از انسان‏هاى متعالى باشى؟
9- آیا در دل آرزو مى‏کنى هر روز خدمتى به همنوعى بکنى که او از عهده جبرانش برنیاید؟
10- آیا در دل نخواسته‏اى چنان کار و تلاش کنى که گویى نیازى به پول آن ندارى؟
11- آیا در دل آرزو نکرده‏اى چنان به اطرافیانت عشق بورزى که گویى هرگز از طرف آنها مورد بى‏مهرى واقع نشده‏اى؟
12- آیا پیوسته آرزو مى‏کنى پرتو هدایت در دلت شعله‏ور و ضمیرت از فروغ مهر و محبت روشن باشد؟
13- آیا توانسته‏اى نهال «نگاه به آینده» را در دلت بنشانى؟
14- فکر مى‏کنى بتوانى بار مصیبت‏هاى زندگى را با بردبارى در دلت جاى دهى؟
15- راستى، آیا در دل هرگز خدا را براى خرما خواسته‏اى؟ادامه مطلب...

[ دوشنبه 88/12/17 ] [ 8:4 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

معنای جالب نام کشورهای جهان؟!
آرژانتین: سرزمین نقره
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما
آلبانی: سرزمین کوه نشینان
ایران:‌قوم آریایی
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی
استرالیا: سرزمین جنوبی
اسرائیل: جنگیده با خدا
ایسلند: سرزمین یخ
بحرین: دو دریا
برزیل: چوب قرمز
بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار
پاراگوئه: این سوی رودخانه
ترکیه: سرزمین قوی ها
جامائیکا: سرزمین بهاران
دانمارک: مرز قوم دان
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان
سریلانکا: جزیره باشکوه
سوئد: سرزمین قوم "سوی"
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان
سوریه: سرزمین آشور
سیرالئون: کوه شیر
شیلی: پایان خشکی / برف
فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی
فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن
فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"
کنیا: کوه سپیدی
لبنان: سفید

[ سه شنبه 88/12/11 ] [ 1:59 عصر ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

چند جمله زیبا
سلام به همه دوستان گلم

چارلی چاپلین: انسان باش،پاکدل و یکدل؛زیرا که گرسنه بودن،صدقه گرفتن و در فقر مردن،هزار بار قابل تحمل
تر از پست و بی عاطفه بودن است

ما نمی توانیم به دلمون
یاد بدیم که نشکنه،ولی میتونیم یادش بدیم که هر وقت شکست لبه تیزش دست کسی رو نبره

    کسی که زیبایی اندیشه
پیدا کرده باشد، زیبایی تن را به نمایش نمی گذارد

    خدایا وقتی ازم گرفتی و
بهم بخشیدی ، فهمیذم که معادله زندگی نه غصه خوردن برای نداشته هاست ، نه شاد بودن
برای داشته ها

برای انسانهای بزرگ هیچ بن بستی وجود ندارد ، زیرا آنان بر این باورند که : یا راهی خواهم
یافت و یا راهی خواهم ساخت .



[ یکشنبه 88/12/9 ] [ 8:59 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نظر

きらきら